آنچه یاد می گیرم

چیزهایی که یاد می گیرم رو اینجا می نویسم

آنچه یاد می گیرم

چیزهایی که یاد می گیرم رو اینجا می نویسم

اول شنیدن و صحبت کردن رو یاد بگیرید فقط

یک نکته راجع به یادگیری زبان:

امروز یه مقاله می خوندم که نوشته بود زبان رو باید به صورت طبیعی یاد گرفت. مثل روشی که بچه ها یاد می گیرن. چند نکته ی اساسی رو در یادگیری صحبت کردن زبان بیان کرده بود: روزی فقط یک درس نیم ساعتی یاد بگیرید، آن هم از افرادی که native صحبت می کنند و اول شنیدن و صحبت کردن رو یاد بگیرید و در اون مدت اصلا روی نوشتن و خواندن کار نکنید. سعی کنید با پیش بینی کردن یاد بگیرید. یعنی وقتی کسی با شما صحبت می کنه پیش بینی کنید که چی می خواد بگه و این به یادگیری زبان شما خیلی کمک می کنه.


یک متدولوژی یادگیری صحبت کردن با افراد یک کشور هست که با روزی نیم ساعت، در مدت ده روز، و فقط با گوش کردن (در راه یا هرجایی)، به شما این قدرت رو می ده که بتونید با لهجه ی عالی تمام نیازهای روزمره تون رو در یک کشور دیگه برآورده کنید. هر زبان این روش در چهار سی دی گنجانده شده که با قیمت ده دلار از این سایت قابل خریده. (البته نه در ایران...)

http://www.pimsleurapproach.com/


اما رمز این روش اینه که کلمات بسیار کلیدی که در مکالمات روزمره استفاده می شه رو در درسها گنجانده و با تکیه بر اصول یادگیری صحبت کردن به شما اعتماد به نفس کافی رو برای صحبت کردن با دیگران می ده.


من تا حدی با این روش موافقم. خود ما سالهای زیادی رو صرف یادگیری زبان انگلیسی کردیم که این نشانه ی نادرست بودن روش یاد دادن زبان در مدارس و آموزشگاههای ماست. 


موقعیت مکانی

sobre: روی

en: داخل

مثال: La lámpara está sobre la messa. لامپ روی میز است.

Los hombres están en la messa. مردها پشت میز هستند.

está، están، estoy

هست، هستند، هستم (وقتی با حرف اضافه بیاید.) وقتی با صفت این افعال را بخواهیم به کار ببریم: es, son, soy

silla: صندلی

جعبه: caja

میز: mesa

تخت:‌ cama

کتاب: libro

خودکار: bolígrafo

لامپ: la lámpara

پول: el dinero

قهوه: el café

مبل راحتی: el sofá

غذا: la comida

آب نبات: el caramelo

 

شغل ها

افسر پلیس: oficial de policía

راننده اتوبوس: conductor de autobús

آشپز: chef

دانش آموز: estudiante

معلم: profesora

مدیر: gerente (خرنته)(ge خ تلفظ می شود)

مکانیک: mecánico

منشی:‌ secretaria

پزشک: médico

پرستار: enfermero


یک سری کلمه

toalla: حوله

perro: سگ

pastel: کیک

vela: شمع

hay: وجود دارد

precioso: زیبا، گرانبها

lectura: خواندن

viejo: پیر، قدیمی


Las: معرفه کننده برای جمع مذکر(آنها)

Los: معرفه کننده برای جمع مونث(آنها)


اعداد

cero

uno

dos

tres

cuatro

cinco

seis

siete

ocho

nueve

diez

once

dose

trece

catorce

quince

dieciséis

diecisiete

dieciocho

diecinueve

veinte

صفر تا بیست


ضمایر اشاره، جمع ها

un: یک(مذکر)

una:یک (مونث)


un hombre y una mujer

یک مرد و یک زن


Éste , Éstos : این، اینها (مذکر)

Ésta, Éstas: این ، اینها (مونث)


Nosotros: ما

somos: هستیم

son: هستند


Éste es un árbol. این یک درخت است.

Éstas son monedas. اینها سکه هستند.


سایر کلمات: carra: اتومبیل

color: رنگ


ادامه رنگها

morada: بنفش

anaranjada: نارنجی

verde: سبز


سایر کلماتی که یاد گرفتم:

El árbol: درخت

La flor: گل

bella: زیبا

رنگها

طلایی: dorada

نقره ای: plateada

زرد: amarillo

قرمز: roja

آبی: azul

سیاه: negra

قهوه ای: marrón

سفید: blanca


سایر کلماتی که امروز یاد گرفتم:

ساختمان: El edificio

در: La puerta

خانه: La casa

کیف زنانه: La cartera

کیف پول: La billetera

اتومبیل: El automóvil

کامیون: El camión

سکه: La moneda

soy, eres, es

هستم، هستی، هست. (که بعد از مبتدا و قبل از صفت می آیند.)

Soy alto. قدبلند هستم.

No soy bajo. کوتاه قد نیستم.(no قبل از فعل ربطی می آید.)

Eres hombre. تو یک مرد هستی.

Él es rico. او(مذکر) ثروتمند است.

Ella es anciana. او(مونث) پیر است.


jo, usted, Él, Ella

من، تو، او(مذکر)، او(مونث)


El, La 

آن(مذکر)، آن(مونث)


بسیاری از انواع کلمات در اسپانیول دارای جنس هستند. از جمله صفت هایی که آخرشان o(مذکر) یا a(مونث) است.

مثال: آن مرد پیر است: Él hombre es anciano.

آن زن پیر است: La mujer es anciana.


زیرنویس: دو ال پشت سر هم ی تلفظ می شه مثل Ella که خوانده می شه Eyya یا Egya

زیرنویس۲: ñ نی تلفظ می شه مثل niño که تلفظ می شه niniyo.

زیرنویس۳: برای تایپ حروف صدادار مثل é با کیبورد اسپنیش، از کلیدهای [ و ] و سپس حرف مورد نظر باید استفاده کنید.


لیست کلمات جدید که امروز یاد گرفتم:

joven, anciana, rico, pobre, muchacho, muchacha

جوان، پیر، ثروتمند، فقیر، پسر، دختر